هارشین:هادی ابراهیمی کیاپی#حکمت_سیاسی
در جدیدترین پرده از جنگ روانی علیه نمادهای ملی، رسانههای وابسته به منافقین با جعل مصاحبهای ساختگی و انتشار خبری بیاساس درباره خرید هتل توسط فرزند رهبر انقلاب، تلاش کردهاند ذهن افکار عمومی را تسخیر کنند؛ نه برای اطلاعرسانی، بلکه برای تخریب اعتماد، القای شبهه و شکستن پیوند میان مردم و خانوادهای که سالها نماد سادهزیستی، صداقت و بیاعتنایی به مظاهر قدرت بودهاند. این حمله، نه یک خبر، بلکه بخشی از یک عملیات روانی هدفمند است؛ خرید ذهنها با دروغ، بهجای خرید هتل با واقعیت.
در میدان نبرد رسانهای، دشمن هرگز با پرچم رسمی وارد نمیشود؛ او با نقاب حقیقت، با زبان «افشاگری» و با ادعای «دلسوزی برای مردم» قدم به میدان میگذارد. اما آنچه در عمل میبینیم، چیزی نیست جز یک عملیات روانی تمامعیار برای تخریب اعتماد عمومی به نظام جمهوری اسلامی؛ یکی از مصادیق بارز این پروژه، حمله هدفمند به خانواده رهبر انقلاب اسلامی است. این حمله نه از سر کنجکاوی، بلکه بهعنوان بخشی از سناریویی پیچیده برای بیاعتبارسازی رأس هرم قدرت صورت میگیرد.
در همین راستا، رسانههای وابسته به گروهک تروریستی منافقین اخیراً با انتشار خبری جعلی به نقل از رئیس دفتر مقام معظم رهبری، مدعی شدند که سید میثم خامنهای، فرزند رهبر انقلاب، با دریافت وامی از بانک مرکزی و بانک آینده، در شهریور ۱۴۰۳ اقدام به خرید یک هتل سهستاره با نام *Hampton By Hilton* در شهر بوداپست مجارستان کرده است. این ادعا نهتنها فاقد هرگونه سند معتبر است، بلکه در ادامه همان خط تخریبی قرار دارد که با جعل مصاحبهها، ساخت روایتهای دروغین و القای شبهه، بهدنبال بیاعتمادسازی افکار عمومی نسبت به خانوادهایست که سالها نماد سادهزیستی، تقوا و بیاعتنایی به مظاهر دنیا بودهاند.
هدف نهایی؛ فروپاشی روانی اعتماد عمومی
در جنگ شناختی، دشمن بهدنبال تسخیر ذهنهاست، نه خاکها. برای این کار باید اعتماد مردم به نهادهای کلیدی را در هم بشکند. تخریب چهرههای نمادین، بهویژه آنان که در ذهن جامعه با مفاهیمی چون «ثبات»، «اقتدار» و «معنویت» گره خوردهاند، از مؤثرترین تاکتیکهاست. بنابراین خانواده رهبری در این معادله، بهعنوان نماد پیوند میان حاکمیت و مردم، هدفگیری شدهاند؛ خانوادهای که سبک زندگیشان برخلاف بسیاری از مدعیان عدالت، بر پایه سادهزیستی، بیتکلفی و پرهیز از تجمل بنا شده و همین ویژگی، آنان را به نقطهای حساس در جنگ روایتها تبدیل کرده است.
تاکتیکهای عملیات روانی
ساخت روایتهای جعلی با ظاهری مستند: دشمن با بهرهگیری از تکنیکهای «داستانسازی» و «واقعیتنمایی»، روایتهایی میسازد که در ظاهر مستند و مستدلاند اما در باطن بر پایه دروغ و تحریف بنا شدهاند. نمونه اخیر آن، همان خبر جعلی خرید هتل در اروپا توسط فرزند رهبری است که با هدف تخریب وجهه خانوادهای منتشر شده که همواره از مظاهر قدرت و ثروت فاصله گرفتهاند. تکرار و اشباع اطلاعاتی: با بمباران اطلاعاتی در شبکههای اجتماعی، روایتهای جعلی آنقدر تکرار میشوند که مخاطب، حتی اگر باور نکند، دچار تردید میشود. این همان «اثر طوطیوار» است؛ دروغی که هزار بار تکرار شود، در ناخودآگاه جمعی جا خوش میکنددوگانهسازی و وارونهنمایی: دشمن با خلق دوگانههای کاذب مانند «مردم یا حاکمیت» تلاش میکند مخاطب را در وضعیت روانی تردید، خشم و بیاعتمادی نگه دارد تا هر واقعیتی، بهجای آنکه تحلیل شود، به ابزاری برای القای تناقض تبدیل شود. استفاده از الگوریتمهای پلتفرمهای اجتماعی: با بهرهگیری از رباتها، حسابهای جعلی و تکنیکهای ترندسازی، روایتهای تخریبی به صدر توجهات میرسند. این تاکتیک نه برای آگاهیبخشی، بلکه برای القای «اکثریت بودن» یک اقلیت پر سروصداست.
جنگی که باید شناخت، نه نادیده گرفت
این پروژهها بخشی از یک نبرد ترکیبیاند؛ نبردی که در آن گلولهها جای خود را به روایتها دادهاند و سنگرها در ذهنها ساخته میشوند. تخریب چهرههای نمادین صرفاً یک تاکتیک است و هدف نهایی، فروپاشی روانی جامعه و گسست اعتماد میان مردم و حاکمیت.بنابراین، در برابر این جنگ، بیتفاوتی یک خودکشی استراتژیک است. باید روایت دشمن را شناخت، تاکتیکهایش را افشا کرد و با روایتسازی هوشمندانه، میدان را از دستش گرفت. این نبرد، نبرد روایتهاست و پیروزی از آنِ کسی است که حقیقت را با قدرت، صراحت و استمرار روایت کند.
انتهای پیام/

